نقد آرگیل: حتی یک بازیگر تمام ستاره هم نمی تواند این کمدی جاسوسی آشفته را نجات دهد
جدیدترین کمدی اکشن متیو وان، آرگیل، تلفیقی امضای تهیه کننده/کارگردان از داستان سرایی جذاب و اکشن دیدنی با هدف به جا گذاشتن اثری در ژانر جاسوسی را نشان می دهد. به دلیل کار استثنایی خود در مورد پادشاه و لگد زدن وان فیلم جدید خود را با ترکیبی از داستان سرایی پیچیده، سکانسهای اکشن هیجانانگیز و طنز آزادانهای بستهبندی میکند. علیرغم جاه طلبی هایش، آرگیل بین پتانسیل تبدیل شدن به یک شاهکار تعیین کننده ژانر و تله های آرزوهای بزرگ خود در نوسان است.
این فیلم ما را با قهرمان داستان، الی کانوی، با بازی برایس دالاس هاوارد، نویسندهای که در تندباد جاسوسی به دام افتاده است آشنا میکند که از محدودیتهای آفرینشهای داستانیاش فراتر میرود. برخورد دنیای خیالی او با واقعیت، توسط آیدان جاسوس ماهر سام راکول، روایت را به ترکیبی هیجان انگیز از داستان و واقعیت سوق می دهد. اگرچه این فیلم نویدبخش چشمانداز تازهای به روایتهای جاسوسی است، اما با طرح پیچیدهاش دست و پنجه نرم میکند و گاهی با پیشروی داستان به دشمن خود تبدیل میشود.
با آرگیل، وان تعادل نامطمئنی را دنبال میکند و در رویکردش برای نقد یا ادای احترام به موضوعات آشنای ژانر جاسوسی تصمیمگیری نکرده است. فیلمنامه که سرشار از جاه طلبی است، متأسفانه در استفاده کامل از بازیگران درخشان خود که شامل هنری کاویل، برایان کرانستون، ساموئل ال جکسون، جان سینا و دوآ لیپا و سایرین میشوند، از دست میدهد. این بازیگران که توانایی انجام کارهای بسیار بیشتری را دارند، محدود به نقش هایی هستند که عمق و پیچیدگی لازم برای استعدادهایشان را ندارند.
طبق تخمین خودم، مجموع زمان نمایش جان سینا برای کل فیلم احتمالاً از پنج دقیقه تجاوز نکرده است، و اگرچه به نظر می رسد که نقش ساموئال ال جکسون کلیدی برای کل داستان فیلم باشد، او شاید به بدترین فیلم کوتاه سقوط کند. از سری.
گنجاندن بیتلز گاهی اوقات تجسم مبارزات روایی گسترده تر فیلم، تلاشی برای تزریق عمق به داستانی که اغلب معنای خود را از دست می دهد و مجذوب تماشای آن می شود. این تصمیم نه تنها نمادی از ناهماهنگی موسیقی متن است، بلکه منعکس کننده چالش های داستان سرایی گسترده تر آرگیل است.
با وجود این نکات انتقادی، فیلم خالی از لطف نیست. سم راکول یک اجرای استثنایی ارائه می دهد که هم انرژی و هم ظرافت را به فیلم القا می کند. به تصویر کشیدن او، به ویژه در سکانس هایی که درک واقعیت را دستکاری می کنند، مهارت های وان در داستان گویی بصری را برجسته می کند. صحنه ای قابل توجه در قطار، جایی که دنیای پر زرق و برق جاسوسی از چشم الی با واقعیت پیش پا افتاده تر خود برخورد می کند، نمونه ای از اوج خلاقیت فیلم است.
در حالی که آرگیل عناصر اکشن، کمدی، موسیقی و جاسوسی را در یک بسته سرگرمکننده ترکیب میکند، وقتی عمیقتر در طرح خود میکاود، دچار لغزش میشود. فیلم تلاش می کند روح ماجراجویانه یک فیلم باند را با لنز طنز بر روی کلیشه های این ژانر در هم آمیزد، اما در پیچیدگی آن در هم می پیچد. یک تیزر در اواسط اعتبار که به یک کراس اوور بالقوه با سری کینگزمن Vaughn اشاره می کند، جاه طلبی های آینده فرنچایز را نشان می دهد. با این حال، در مقایسه با فیلمهای منسجمتر و جذابتر کینگزمن، آرگیل یک گام به عقب به نظر میرسد و تلاش میکند تا عناصر خود را به آرامی یکی کند.
این فیلم تمام ویژگیهایی را که از یک فیلم متیو وان انتظار میرود، دارد، اما نتوانست آنها را مانند تلاشهای قبلیاش منسجم کند. آرگیل که توسط شوخیهای گاه بیمعنا، CGI قانعکننده، کلیشههای فیلم جاسوسی، یک طرح پیچیده و زمان اجرای بیش از حد طولانی مانع شده است، تلاش میکند تا وجود خود را توجیه کند. در حالی که آینده این فرنچایز برنامه ریزی شده همچنان نامشخص است، بازگشت به سری Kingsman می تواند برای طرفداران و تازه واردان به طور یکسان یک سرمایه گذاری خوشایندتر باشد.
Argylle اکنون در سینماها در دسترس است و در آینده نزدیک در Apple TV+ نیز در دسترس خواهد بود.
منبع: https://www.hardwarezone.com.sg/feature-argylle-review-not-even-star-studded-cast-can-save-messy-spy-comedy-movie